پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار میشود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمیداند و تصمیم میگیرد تا با آن فرد و همکاران جنایتکارش مواجه شود.
جهت ارسال دیدگاه ، ابتدا در سایت لاگین کنید ورود به سایت
3 دیدگاه
خیلی خوب است.
1احسنت بی نظیر بود تشکر از مای موویز
0عالی بود
0